می رود از هر طرف رقصان و با لنگر گدااز دو سویت می رود، این ور گدا، آن ور گدا!
گر دهی کمتر زده تومان حسابت می رسدمی کند گردن کلفتی، می کشد خنجر گدا!
با صدای دلخراشش ضجه مویه می کندراستی در ضجه مویه می کند محشر گدا!
لعن و نفرین می کند گر قلب او را بشکنیمی کند محرومت از سرچشمة کوثر گدا!
بر تو می چسبد مثال مرد مومن بر ضریحگر بگویی من ندارم، کی کند باور گدا؟!
هست دایم باخبر از قیمت ارز و طلاداند از هر شخص دیگر نرخ را بهتر گدا!
گر روی در خانه اش، اطراف شمران یا ونکدست کم دارد سه تا منشی، دو تا نوکر گدا!
در صف بنزین اگر با او بد اخلاقی کنیمی کند لاستیک ماشین ترا پنچر گدا!
گر گدایان را برای پول در یک صف کنیصف کشد از شرق ری تا غرب بابلسر گدا!
بهر خارانیدن ران چون بری دستی به جیببا هیاهو می رسند از راه، یک لشکر گدا!
خودکفا شد از گدا این شهر و من دارم یقینمی شود تا سال دیگر صادر از کشور گدا!
ابوالفضل زروئی نصرآباد
بازدید د?روز: 30
کل بازدید :101590
طنز کلامی
طنز تصویری
عهد عتیق ( تورات )
نامه های بچه ها به خدا
نیایش
از متون ایران باستان
ادبی
اجتماعی
هنری
از نهج البلاغه
کامپیوتر
متفرقه
زمستان 1385
پاییز 1385
